English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (8591 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
local terminal U پایانه محلی
local terminal U ترمینال محلی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
local U اتصال مستقیم یا باس بین یک وسیله و پردازنده بدون هیچگونه مدار منط قی یا بافر یا رمزگشا در بین
local U موضوعی
local U مکانی شهری
local U موضعی
local U داخلی اخبار محلی
local U انتساب متغیر که فقط در بخشی از برنامه کامپیوتری یا ساختار آن معتبر است
local U MAR با سرعت بالا که به جای وسیله سخت افزاری برای ذخیره رشتههای بیتی و الگو به کار می رود
local U وسیلهای که به صورت فیزیکی متصل است و به کنترل کامپیوتر وصل است
local U مربوط به سیستم با دستیابی محدود
local U که فقط در بخش خاصی از برنامه کامپیوتری یا ساختار به کار می رود
local U egdirBای که دو شبکه محلی را به هم وصل میکند
local U آنچه با CPU کار نمیکند ولی به عنوان ترمینال مستقل کار میکند
local U وضعیت عملیات ترمینال کامپیوتر که پیامی دریافت نمیکند
local U متغیری که توسط توابع خاصی در بخش خاصی از برنامه کامپیوتر قابل دستیابی است
local U دیسک درایویی که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است به جای اینکه منبع از طریق شبکه وصل باشد
local U چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
local U مکانی موضعی
local U محلی
local U لاخی
local U محدود بیک محل
local <adj.> U موضعی
local <adj.> U محلی
local <adj.> U ناحیه ای
local U لاخ
local <adj.> U مکانی
local <adj.> U منطقه ای
local <adj.> U بخشی
local government U استانداری
local group U گروه محلی
local intelligence U هوش محلی
local oscillator U اوسیلاتور موضعی
local option U اختیار تعیین چیزی درمحل
local option U اختیار تعیین محل معینی
local norm U هنجار محلی
local network U شبکه محلی
local national U اهل محل
local national U سکنه محلی
local loop U حلقه محلی
local line U خط محلی
local investigation U تحقیق محلی
local currents U جریانهای فوکو
local government U حاکم محلی
local government U حکومت محلی
local currency U پول داخلی
local currency U پول محلی
local color U رنگ شاخص کوه ورودخانه وجنگل وغیره درنقشه خصوصیات محلی
local circuit U مدار محلی
local center U مرکز محلی
local authority U مرجع صلاحیتدار محلی
local authority U انجمن محلی
local custom U عرف محل
local anasthesia U سر سازی
local anasthesia U بیهوشی موضعی
local action U تخلیه موضعی باتری
local deformation U تغییر شکل موضعی
local enquiry U بازجویی محلی
local exchange U ردوبدل کننده محلی
local file U فایل محلی
local echo U پژواک محلی
local custom U عرف بلد
local paper U روزنامه محلی
local warning U سیستم اعلام خطر محلی
local time U زمان محلی
local colour U نمایش جا و زبان و عادات محلی در اثار ادبی
local vertical U قائم محلی
local station U ایستگاهکانونی
VL local bus U مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
local warning U اعلام خطر محلی
local velocity U سرعت موضعی
local mode U باب محلی
local variable U متغیر محلی
local usage U عرف و عادت محل
local traffic U رفت و امد محلی
local theory U نظریه اختصاصی
local time U وقت محلی
local subscriber U مشترک داخلی
local subscriber U مشترک تلفنی محلی
local procurement U تدارک محلی فراورده محلی
local procurement U خرید محلی
local purchase U خرید محلی
local security U تامین محلی
local posts U پستهای استراق سمع محلی پستهای دیده ور محلی
local purchase U خرید از محل
local storage U انباره محلی
local store U ذخیره محلی
local parole U زندانی که به قید ضمانت محلی ازاد میشود
local paraysis U فلج موضعی
local road U راه محلی
local building inspector U پلیس ساختمان
local area network U شبکه ناحیه محلی
local trade customs U عرف تجارتی محل
local area network U شبکه کوتاه پوشش
local area network U شبکه محلی
local area network U و توسط کابل بهم وصل می شوند. مقایسه شود با WAN
local group of galaxies U کهکشانهای گروه محلی
local hour angle U زاویه ساعتی محلی
asymmetric local deformation U تغییر شکل موضعی بی تقارن
local area network U کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را اجرا میکند و عملیات ابتدایی شبکه را کنترل میکند. تمام ایستگاههای کاری شبکه محلی به سرور شبکه مرکزی وصل هستند و کاربران وارد آن می شوند
suburban or local railway U راه اهن ناحیهای
local apparent noon U فهر شرعی
local area network U شبکهای که ترمینال ها و قط عات مختلف آن فاصله کوتاهی از یکدیگر دارند.
Change at London and get a local train. در لندن عوض کنید و یک قطار محلی سوار شوید.
ro terminal U ترمینال- RO
terminal U نهایی
tv terminal U ترمینال تلویزیونی
terminal U انتهایی
terminal U وسیلهای که معمولاگ از صفحه نمایش و صفحه کلید تشکیل شده است که امکان ورود و نمایش اطلاعات به صورت line-Dnبا سیستم کامپیوتر اصلی میدهد.
terminal U خرابی که قابل تعمیر نیست
terminal U قطب مدار
terminal U نقطه اتصال الکتریکی
terminal U پایانه
terminal U سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
terminal U ترمینال
terminal U محل پیاده وسوار کردن بارها
terminal U نقطهای در شبکه که پیام ارسال یا دریافت میشود
terminal U محل اتصال پیچ اتصال
terminal U اخری
terminal U اخر خط راه اهن یا هواپیما
terminal U انتهائی
terminal U پایانی
terminal U نهائی
terminal U پایانه پایانی
terminal U انتها
terminal U کلم
terminal U واقع در نوک پایان
terminal tackle U راهنما و وزنه وصل به انتهای نخ ماهیگیری
terminal tackle U طعمه
terminal threshold U استانه پایانی
terminal unit U واحد پایانه
terminal velocity U سرعت داخلی گلوله
terminal velocity U سرعت گلوله داخل لوله
terminal unit U واحد پایانی
terminal symbol U علامت پایانی
terminal symbol U نماد پایانی
terminal emulation U تقلید ترمینالی
terminal emulation U نمایه سازی پایانه
terminal error U خطای پایانی
terminal insomnia U بیخوابی پایانی
terminal operations U عملیات بارانداز
terminal operations U عملیات اسکلهای
terminal organ U اندام پایانی
terminal phase U مرحله اخر مسیر حرکت موشک
terminal stand U پایه ترمینال
terminal port U بندر مقصد
terminal port U بندر بارانداز اخرین بندر حرکت
terminal price U قیمت تحویل
terminal price U قیمت نهائی
terminal reinforcement U تقویت پایانی
terminal repeater U تقویت کننده نهایی
terminal rig U طعمه راهنما و وزنه وصل به انتهای نخ ماهیگیری
terminal sensitivity U حد بیشینه حساسیت
terminal command U فرماندهی بارانداز نظامی یکان عملیات سکوی نظامی
terminal velocity U سرعت حد
bonding terminal U اتصالترمینال
bulk terminal U اندازهپایانی
container terminal U پایانهبستهها
grain terminal U پایانهحبوبات
oil terminal U پایانهسوخت
satellite terminal U ترمینالفضاپیما
telecommunication terminal U ترمینالارتباطراهدور
terminal arborization U ترمینالشاخهشاخه
terminal bronchiole U برنشبتانتهایی
terminal bud U شکوفهانتهایی
terminal filament U رشتهانتخابی
terminal lobe U برگهگوشتیانتهایی
terminal moraine U منبعیخانتهایی
water terminal U ترمینالهای ابی اسکلههای کنار دریا
water terminal U باراندازهای ابی
user's terminal U ترمینال استفاده کننده
terminal voltage U ولتاژ قطبی
terminal voltage U ولتاژ ترمینال
transformer terminal U ترمینال ترانسفورماتور
two terminal network U شبکه دو قطبی
upper terminal U ایستگاه کوهستانی
passenger terminal U ترمینالمسافران
user terminal U پایانه کاربر
terminal guidance U هدایت موشک در مراحل اخرمسیر هدایت هواپیما ازفرودگاه یا به فرودگاه
video terminal U پایانه تصویری
video terminal U ترمینال تصویری
VT terminal emulation U استاندارد معروف ترمینال که کدهای به کار رفته برای نمایش متن و گرافیک را بیان میکند
VT terminal emulation U مجموعه استاندارد کدها سافت Digital Gquipment Corpcration برای کنترل نحوه نمایش متن و گرافیک روی ترمینالها
terminal tackles U انتهایقرقرهقلاب
graphics terminal U ترمینال گرافیکی
bus terminal U ایستگاه اتوبوس
bus terminal U ترمینال
generator terminal U ترمینالهای ژنراتور
battery terminal U قطب باتری
graphical terminal U ترمینال گرافیکی
grid terminal U ترمینال شبکه
grid terminal U اتصال شبکه
air terminal U باراندازهوایی
air terminal U ترمینال هوایی
input terminal U ترمینال ورودی
connection terminal U پایانه اتصال
central terminal U پایانه مرکزی
collector terminal U ترمینال کلکتور
four terminal network U شبکه چهار قطبی
dumb terminal U وسیله جانبی که فقط میتواند داده را از یک کامپیوتر دریافت کند ولی نمیتواند آن را پردازش کند
display terminal U ترمینال نمایش
display terminal U پایانه نمایشگر
Recent search history Forum search
1rhodamine
1بدین وسیله از شما صمیمانه دعوت به عمل می آید، تا در برنامه ی که به مناسبت سپاس گذاری و قدر شناسی از مساعدت های مالی کشور جاپان، که از جانب اداره محلی بامیان برنامه ریزی گردیده است، شرکت ورزیده ممنون
1terminal
1The generator is maintaining its terminal voltage at 1.0 p.u. under voltage regulator action.
1Contrast terminal and instrumental values.
0 countervailing pressure
0Local time-averaged velocity component
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com